کاوش موضوع خوددلسوزی
صفحه اصلی
خوددلسوزی
خوددلسوزی (به انگلیسی: Self-compassion) تعمیم احساس دلسوزی به خود فرد در مواقع شکست، احساس نالایق بودن یا بهطور کلی در رنج و سختی است. داشتن رفتار مهربانانه نسبت به خود در مواجهه با مشکلات شخصی، سلامت روانی را ارتقا میدهد. برای مثال، خودشفقتی بیشتر به سطح پایینتر افسردگی و اضطراب نسبت داده میشود خوددلسوزی یا خودشفقتی با حالات مثبت روانشناختی نظیر خوشبختی، خوشبینی، خردورزی، کنجکاوی و اکتشاف، ابتکار شخصی و هوش هیجانی ارتباط مستقیم دارند. شفقت به خود به معنای پذیرش و حمایت از خود در زمانهای دشوار است که میتواند به تقویت تاب آوری کمک کند. افرادی که شفقت بیشتری به خود دارند، معمولاً بهتر میتوانند با چالشها و ناکامیها مواجه شوند و این امر موجب افزایش عزت نفس آنها میشود. تاب آوری به افراد این امکان را میدهد که از تجربیات منفی یاد بگیرند و به رشد شخصی ادامه دهند، که در نهایت منجر به تقویت عزت نفس و حس ارزشمندی میشود.
کریستین نف خوددلسوزی را متشکل از سه مؤلفه اصلی میداند: مهربانی به خود، انسانیت مشترک و ذهنآگاهی.
مهربانی با خود: خوددلسوزی مستلزم محبت نسبت به خود در هنگام مواجهه با درد و کاستی به جای نادیده گرفتن آن یا ناراحت کردن خویش با انتقاد از خود است.
انسانیت مشترک: خوددلسوزی همچنین شامل پذیرش این موضوع است که درد و رنج و شکست بخشی از تجربه مشترک انسانی است.
ذهنآگاهی: خوددلسوزی نیازمند در نظر گرفتن یک رویکرد متعادل به احساسات منفی است به طوری که احساسات نه سرکوب و نه بزرگنمایی شوند. افکار منفی و احساسات بدون هیچ مانعی توسط تفکر آگاه درک میشوند. ذهن آگاهی یا حضور در لحظه، یک حالت ذهنی پذیرا بدون جانبداری یا قضاوت است که در آن فرد، افکار و احساسات خود را همانگونه که هست، بدون سرکوب یا انکار آن درک میکند. به عبارت دیگر، ذهنآگاهی نیازمند آن است که فرد هویت خود را بیش از اندازه در گروی یک پدیده ذهنی یا عاطفی نبیند و خود را با واکنشهای مقابله جویانه نرنجاند. این نوع از پاسخ، مستلزم تمرکز دقیق و بازبینی احساسات منفی است.... بیشتر در ویکی پدیا